جادوی کنکور دکتری بیا به من کمک کن، ایستادی آنجا که چی بشه؟ با شنیدن صدای اصغر که از ته راهرو کتابفروشی میآمد، به خودم آمدم و سلانه سلانه و کورمال کورمال به سمت صدا رفتم و زیرلبی شروع به غرغر کردم: «آخه اینجا کجاست که ما را آورده؟ این همه کتابفروشی در این شهر وجود دارد. ما را کشانده تو این بیغوله؛ نه برق درست و حسابی دارد، نه چیدمان منطقی! یک طرف کتاب گذاشتند، یک طرف هم عروسک! تازه روی همهی کتابها هم کلی خاک نشسته!!!! داستان ما از آن روزی شروع شد که فهمیدیم انتخاب یک منبع درسی میتواند در موفقیت آزمون دکتری کمک زیادی کند. با اصغر شروع کردیم به تحقیق. من از اساتید دانشگاه ها و دانشجویان دکتری هم رشته پرسیدم و اصغر باز از یکی از دوستان خود که پشت کنکور مانده بود جویا شده بود. اصغر بمن گفت: «ببین! یک چیزی به تو میگویم، به کسی نگوییها! این کتاب که آمارش را گرفتهام خوراک 100% زدن در کنکور است. میگویند طراحهای سؤالات کنکور دکتری همهی سؤالات را از این کتاب طرح میکنند. تو هم به جای غر زدن بیا در پیدا کردنش کمک کن. گفتم: اسمش چیست؟ اصغر با غرور و افتخار دستهایش را از هم باز کرد و گفت: "قطر کتاب اینقدر است و جلدش هم کاهی است! " چشمهایم چهارتا شد! آن اندازهای که اصغر نشان داده بود به جرئت میشد گفت به اندازهی قطر 10 تا کتاب درسی بود. شاکی شدم و گفتم: برادر من! کتاب با این حجم زیاد را برای چی میخواهی؟ مگر میتوانی تا کنکور دکتری امسال تمامش کنی؟ برقی در چشمهای اصغر آمد و با اطمینان گفت: «هه... فکر میکنی من بدون تفکر آمدم اینجا؟ ببین! خوب گوشهایت را باز کن. تعداد تستهای این کتاب نزدیک به 10000 تاست. خوب؟ تا کنکور هم 10 ماه مانده. خوب؟ یعنی 300 روز. بهعبارتی اگر روزی 30 تا تست بزنم تا کنکور کتاب را تمام میکنم. یک نگاه عاقل اندر سفیه به او کردم و گفتم: «مرد مؤمن! اینکه فقط برای یک درس است. برای بقیهی درسها میخواهی چه کار کنی؟ مگر همین یک درس را داری؟ مگر میتوانی هر روز 30 تا تست برای هر درست بزنی؟ مگر فقط مشکل تو تست زدن است؟ باید درسها را هم بخوانی، مسئله حل کنی، تستها را ارزیابی کنی. تازه مگر در این ده ماه خداینکرده مریض نمیشوی؟ تعطیل نیستی؟ امتحان نداری؟... راستی یادم رفته بود بپرسم سؤالات این کتاب همان سؤالات کنکورهای سال قبل است یا حداقل مشابهش هست یا نه. چون بهترین و استانداردترین سؤالات برای تمرین کردن سؤالات کنکورهای سالهای قبل است. اصغر خندهی ملیحی کرد و گفت: " میگویم طراحهای کنکور از این کتاب سؤال میدهند. این کتاب خودِ خودِ کنکور دکتری است! مؤلف این کتاب سؤالات را خودش طراحی کرده است." من هم با بیمیلی کمکش کردم که ناگهان اصغر گفت: «یافتم!» به سمتش رفتم. باورتان نمیشود؛ چیزی که دست اصغر بود شبیه کتاب نبود، شبیه یک متکا بود. اصغر زانو زده بود و داشت با دستهایش خاکهای روی کتاب را پاک میکرد. کتاب را به زور از او گرفتم. اسم کتاب جادوی کنکور دکتری بود! کتاب را نخریدم و برگشتم و به پیشنهادات علی که یکبار این مسیر را با موفقیت پست سر گذاشته بود گوش کردم، خلاصه منابع، آزمونهای سال قبل ، تقویت رزومه و مشاوره مجرب. الان من ترم اخر دکتری دانشگاه شریف هستم. اصغر کتاب را خرید و خواند هم چنان در انتظار قبولی در کنکور دکتری!!!!!! نتیجه: برای رسیدن به موفقیت باید از تجربه کسانی که موفق هستند استفاده کرد و مسیر عادی خود را با پشتکار طی نمود. نیاز به انجام کار عجیب و غریب نیست.
ما تجربیات افراد موفق در آزمون دکتری را در اختیار شما قرار میدهیم.کافی است با ما تماس بگیرید.
|